در حال بارگذاری ...
نظری بر نمایش «آوازه‌خوان طاس» به کارگردانی محمدشایان طهماسب‌پور

غریبه‌هایی آشنا در جست‌وجوی هویت 

بهنام حبیبی: درام قرن بیستم، با فراز و نشیب‌هایش، سبک‌های گوناگونی را به عرصه نمایش معرفی کرد. در این میان، ابزوردیسم با پرداخت ویژه‌اش به بحران‌های درونی و اجتماعی انسان مدرن امروزی، جایگاه ویژه‌ای دارد. اوژن یونسکو، از نویسندگانی است که با چند نمایشنامه‌اش، در این سبک جای دارد و نمایشنامه «آوازه‌خوان(آوازخوان) طاس» نیز یکی از آثار مهم و شایان توجه اوست. محمدشایان طهماسب‌پور، این نمایشنامه نوشته اوژن یونسکو را در تالار ارغوان تهران روی صحنه برده است. در ادامه نگاهی داریم به اجرای او از این نمایشنامه.

آقا و خانم اسمیت در حومه لندن زندگی می‌کنند. آن دو، پیوسته درباره جزئیات زندگی‌شان با یکدیگر به مشاجره می‌پردازند. هر دوی آن‌ها، و به‌ویژه آقای اسمیت، بر این باورند که در جایگاهی بالا از فرهنگ و رفتار اجتماعی قرار دارند. آقا و خانم مارتن، از دوستان خانوادگی خانواده اسمیت، به نزد آن‌ها به میهمانی می‌آیند. بین زوج مارتن نیز بحرانی از ناشناسی برقرار است. گویا آقای مارتن در تلاش است تا به خانم مارتن بفهماند که قبلاً او را جایی دیده است. آقای مارتن از دیدار احتمالی آن‌ها در قطار می‌گوید، اما خانم مارتن ضمن تأیید جزئیات واقعه، ابراز می‌دارد که هرگز چیزی را به یاد نمی‌آورد. درنهایت روشن می‌شود که نام آن دو، دانلند و الیزابت است، آن دو در یک آپارتمان، و روی یک تختخواب می‌خوابند، و دارای دختر کوچک زیبایی به نام آلیس هستند. زنگ درِ خانه آقای اسمیت به صدا درمی‌آید. خانم اسمیت برای باز کردن در به سمت درِ خانه می‌رود ولی هیچ‌کس پشت درِ خانه نیست. این موضوع، سه بار تکرار می‌شود. در بار چهارم که آقای اسمیت برای باز کردن در، به در خانه مراجعه می‌کند، رئیس ایستگاه آتش‌نشانی وارد می‌شود.

دراماتورژی اثر؛ حدفاصلی بین رئالیسم تا ابزورد

کارگردان، نمایشنامه «آوازه‌خوان طاس» را بر اساس نگاه انتزاعی نویسنده دنبال می‌کند. دراماتورژی نمایشنامه، حدفاصلی بین رئالیسم تا ابزورد را طی می‌کند. تأکید کارگردان بر دیالوگ‌های به ظاهر ساده‌ای است که در درون خود، پرسش‌های بسیاری را در بیان و واکاوی کاراکترهای آشنا ولی غریبه از هم، پنهان کرده‌اند.

بازیگران نمایش نیز در مسیر دراماتورژی اجرای غیررئالیستی، نوع بازی استیلیزه خود را به نمایش می‌گذارند تا از بازیگری حسی سیستمی فاصله بگیرند. در این میان، بخش‌هایی نیز با ارتباط مستقیم کاراکتر خدمتکار با تماشاگران همراه می‌شود.

طراحی صحنه و  دکور نمایش «آوازه‌خوان طاس»، به شیوه مینی‌مالیستی و با کمترین بهره‌گیری از دکور و اکسسوار و جزئیات، طراحی و اجرا شده ‌است. اگرچه این طراحی تا مرز ابزورد پیش نمی‌رود و صحنه با دو مبل تک‌نفره و یک کاناپه طراحی شده ‌است. در بک‌گراند و بال‌های صحنه نیز، لته‌هایی صورتی‌رنگ، آرایه‌های فضاسازی نمایش به شمار می‌روند. نور صحنه، عمومی و پیوسته است، جز در چند مورد برای ارتباط گفتاری خدمتکار خانه با تماشاگران که به صورت موضعی به روشن‌ کردن فضای خدمتکار می‌پردازد. موزیک صحنه، هنگام جابه جایی صحنه‌های نمایش، به فضاسازی صحنه می‌پردازد.

و من تو را به یاد نخواهم آورد

«آوازه‌خوان طاس» نگاهی طنزآلود به مشکل بشر امروز در بحران هویتی‌اش دارد. یونسکو با این نمایشنامه، زمینه‌های شکل‌گیری درام تلخ انسان امروز در ناشناسی‌ و بی‌ارتباطی‌اش با پیرامون خود و با دنیا را به تصویر می‌کشد. آدم‌های «آوازه‌خوان طاس»، کاراکترهایی آگاه از نظر تحصیلات و جایگاه اجتماعی هستند که با همه سنگینی شناسنامه‌ای خود، همچنان از نظر ارتباطشان با دنیای پیرامون خود، و حتی با خانواده و همسر خود، بیگانه‌اند. این بیگانگی تا حدی است که شوهر و زنی که روی یک تختخواب می‌خوابند و فرزند مشترکی نیز دارند، یکدیگر را نمی‌شناسند، و هرگز یکدیگر را به یاد نمی‌آورند.




مطالب مرتبط

نگاهی به نمایش «مجلس توبه‌نامه‌نویسی اسماعیل بزاز» نوشته حسین کیانی و کار کارن کیانی

حکایت همچنان باقی ا‌ست...
نگاهی به نمایش «مجلس توبه‌نامه‌نویسی اسماعیل بزاز» نوشته حسین کیانی و کار کارن کیانی

حکایت همچنان باقی ا‌ست...

احمدرضا حجارزاده: اجرای نمایش‌های سنتی و ایرانی با شیوه‌های خاص خود، نیازمند کوله‌باری از دانش و تجربه است تا کارگردان و دیگر عوامل گروه بتوانند در خلق آن موفق و سربلند باشند. نمایش ...

|

نگاهی به نمایش «یکی نبود، یکی بود» نوشته رها جهانشاهی و کار علی کوزه‌گر

همچون رقصی فاقد بدن
نگاهی به نمایش «یکی نبود، یکی بود» نوشته رها جهانشاهی و کار علی کوزه‌گر

همچون رقصی فاقد بدن

علیرضا نراقی: با تحولات تئاتر معاصر مفهوم میزانسن به‌مثابه امری بنیادین در هنر نمایش، دچار دگرگونی ماهوی شد. این بدان معنا نیست که میزانسن جایگاه و اهمیت خود را در ظهور یک اجرا از دست داد، بلکه تئاتر ...

|

دومین جلسه نقد و بررسی آثار صحنه‌ای جشنواره 42 برگزار شد

زنان در دوران جنگ، ایرانیزه کردن غیرافراطی و فرهنگ بومی
دومین جلسه نقد و بررسی آثار صحنه‌ای جشنواره 42 برگزار شد

زنان در دوران جنگ، ایرانیزه کردن غیرافراطی و فرهنگ بومی

دومین جلسه نقد و بررسی آثار بخش تئاتر صحنه‌ای جشنواره 42 تئاتر فجر، روز سه‌شنبه سوم بهمن با حضور رضا آشفته، محمدحسن خدایی و عرفان پهلوانی در سالن مشاهیر تئاتر شهر برگزار شد و سه نمایش «ایلخون»، «بدریه» و «کابوس‌نامه اهل هوا» مورد تحلیل قرار گرفتند.

|

نقدی بر نمایش «فردریک» نوشته اریک امانوئل اشمیت و کار حمیدرضا نعیمی

بازی رو به پیش عشق و سیاست
نقدی بر نمایش «فردریک» نوشته اریک امانوئل اشمیت و کار حمیدرضا نعیمی

بازی رو به پیش عشق و سیاست

رضا آشفته: نمایش «فردریک» نوشته امانوئل اشمیت و کار حمیدرضا نعیمی که آذر و دی در سالن اصلی تئاتر شهر میزبان مخاطبان است، درباره تئاتر و به شیوه پسامدرن است که در آن زندگی یک بازیگر قرن نوزدهم فرانسه ...

|

نگاهی به نمایش «سلام، خداحافظ» نوشته آثول فوگارد و کار شهاب حسین‌پور

پدر در زیرزمین زنده است
نگاهی به نمایش «سلام، خداحافظ» نوشته آثول فوگارد و کار شهاب حسین‌پور

پدر در زیرزمین زنده است

علیرضا نراقی: نمایشنامه «سلام، خداحافظ» نوشته مشهور و بارها اجراشده‌ آثول فوگارد، نویسنده اهل آفریقای جنوبی، مدتی است که به کارگردان شهاب‌الدین حسین‌پور در تالار حافظ به صحنه می‌رود. این ...

|

نقد و نظری بر نمایش «شنگرف» به نویسندگی و کارگردانی علی یداللهی

خوانشی نو و شایسته از داستان سیاوش
نقد و نظری بر نمایش «شنگرف» به نویسندگی و کارگردانی علی یداللهی

خوانشی نو و شایسته از داستان سیاوش

احمدرضا حجارزاده: شاهنامه فردوسی یکی از غنی‌ترین منابع اقتباس داستان‌های ایرانی در قالب هنرهای نمایشی است اما سینما و تئاتر ایران از این مخزن بی‌پایان داستان‌های حماسی، اسطوره و پهلوانی، ...

|

نگاهی به نمایش «وِرا نام تهمینه سهراب کرد» نوشته و کار «حسین تفنگدار»

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
نگاهی به نمایش «وِرا نام تهمینه سهراب کرد» نوشته و کار «حسین تفنگدار»

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند

سید علی تدین صدوقی: نمایش «وِرا نام تهمینه سهراب کرد» همان‌گونه که از نامش پیداست، در مورد زنان شاهنامه است تا مردان آن، زیرا حسین تفنگدار در جایگاه نویسنده و کارگردان با این نام‌گذاری درواقع ...

|

نگاهی به نمایش «سیزده‌بدر» نوشته محمود احدی‌نیا و کار حسین میرزامحمدی

وقتی خانه پدری پوسیده بود
نگاهی به نمایش «سیزده‌بدر» نوشته محمود احدی‌نیا و کار حسین میرزامحمدی

وقتی خانه پدری پوسیده بود

علیرضا نراقی: رئالیسم به‌مثابه یک سبک در تاریخ هنر و ادبیات داستانی و دراماتیک در زمینه‌ای از جبر و موجبیت محقق می‌شود، از این نظر رئالیسم به منطق تراژدی‌ها نزدیک است. این اتکا به جبر برآمده از ...

|

نظرات کاربران